مازاده عشقیم و پسرخوانده جامیم


در مستی و جانبازی دلدار تمامیم

دلداده میخانه و قربانی شربیم


در بارگه پیرمغان، پیر غلامیم

همبستر دلدار و زهجرش به عذابیم


در وصل غریقیم و به هجران مدامیم

بی رنگ و نواییم؛ ولی بسته رنگیم


بی نام ونشانیم و همی در پی نامیم

با صوفی و با عارف و درویش، به جنگیم


پرخاشگر فلسفه و علم کلامیم

از مدرسه مهجور و ز مخلوق کناریم


مطرود خرد پیشه و منفور عوامیم

با هستی و هستی طلبان، پشت به پشتیم


با نیستی از روز ازل گام به گامیم